عيد قربون كه نبودي ..........
سلام ناز مادر
هنوز تورو ندارم ولي اين همه محبت بهت دارم. خيلي برام عجيبه . اگه بياي چي بينمون اتفاق ميفته .
نميدونم كي اين نوشته هارو ميخوني و يا چه حسي داري وقتي قادر به خوندن اين خاطراتي. و نسبت به بابا و مامان چه فكري داري نميدونم.......... ولي اينو خوب ميدونم كه من هر لحظه عاشقانه دوست دارم و تمام لحظه ها در اين روزها منتظرم كه خدا تورو به من بده.
راستي يادم رفت در مورد عيد قربان ميخواستم برات بنويسم كه ما امسال پيش بابزرگ حاجي و مامان بزرگ حاجي بوديم. يادش بخير پارسال اونها سفر حج بودن و ما چشم انتظار و دلتنگشون بوديم. امسال با عموها و عمه ها و دختر عموها و پسر عمه هات و دختر عمه هات و بابزرگ و مامان بزرگ خيلي بهمون خوش گذشت جات تو اين بچه ها خيلي برام خالي بود
شايد عيد سال بعد باشي و يا سال بعدش. هر وقت مياي قدمت روي چشم فقط مارو خيلي منتظر نذار.
فداي دردونه خودم بشم بوووووووووووووس